محبوب من ؛ خواستم تو را در بار گناه خویش شریک کنم اما جبارانه باری افزودی و بیش در غم فراغت ، شانه ها را کوفتی. این شانه ها دیگر اما شراکت پذیر نیست و در ورطه های بلا کوفته شدن را به جان می‌خرد تا به یاد آرد آن هوس زیبا و آن طمع به جان پر عصمت و پرشکوهت. دیگر اما روی سبکی نخواهد دید چرا که سبکبالی نمی‌یابد.