داستان از سرحدات نفسانیت بود

سرحدات عرف ها و قواعد روزگار را نیز به آن می توان اضافه کرد . رضایت و قبول این عرف ها هم چیزی کم از پیروی از نفس نیست . توسعه ی روح زمانی اتفاق افتاد که حد و مرز خصایص و اوصاف عرفی انسانی به چالش کشیده شد . محبت پدرانه ابراهیم و صبر ایوب و صد البته هر آنچه که در کربلا و عاشورا برای اصحاب عشق اتفاق افتاد را هم به آن اضافه می توان کرد . همه و همه نهایت اوصاف و خصایص را برملا ساختند .

توسعه ی روح تا قبض روح.

حال دریابید چنین انسانی چه بر سر عرف ها و قواعد می آورد .

حال از چنین فردی چه انتظاری دارید ؟ طردش میکنید ؟ البته که به درد زندگی معقول شاید نخورد . اگر به زندگی معقول می اندیشید و برای او مهم هستید با سرعت 150 کیلومتر در ساعت  از کنارش عبور کنید ، سعی کنید برای او چیزی جز شدت خواستنتان باقی نگذارید ، چرا که او مرزهای خواستن را نیز جابجا میکند و چیزی را خواهد خواست که تا به حال نخواسته بود و آن چیز به غایت خواستنی تر ست نقطه